سفارش تبلیغ
صبا ویژن

y divouneh

 

گفتی چشمها را باید شست !

شستم ولی.....

 گفتی جور دیگر باید دید!


دیدم ولی.....


گفتی زیر باران باید رفت


رفتم ولی...


او نه چشم های خیس و شسته ام را ،نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید


فقط در زیر باران با طعنه ای


خندید و گفت :


دیوانه ی باران زده

friend - glittergraphicsite.com


نوشته شده در چهارشنبه 90/10/14ساعت 12:22 عصر توسط love نظرات ( ) |


Design By : Pichak